بررسی رگه های رمانتی سیسم در «افسانة» نیما یوشیج و المساء خلیل مطران

نوع المستند : مقاله پژوهشی

المؤلفون

دانشگاه فردوسی مشهد, ایران,

المستخلص

   اگرچه به طور کلّی اشعاری را که در آن شاعران به بیان عواطف و احساسات شخصی خود پرداخت هاند رمانتیک می نامند، امّا رمانتیسم به عنوان مکتبی ادبی سبکی است با مشخّصاتی خاص که در دور های در اروپا و پس از آن در کشورهای شرقی رواج فراوان میابد. از این رو اگرچه در ادبیات فارسی و عرب از دوران گذشته جلوه های فراوانی از مضامین رمانتکیی به معنای عام را می توان یافت امّا آغاز رمانتیسم به معنای اصطلاحی کلمه و به عنوان حرکتی تازه را باید در دورة معاصر و در افسانة نیما یوشیج و قصیدة المساء خلیل مطران جستجو نمود. به این معنا، اگرچه می باید در نظر داشت که شعر رمانتیک در جوامع مختلف و با توجّه به شرایط فرهنگی و اجتماعی در کنار وجوه اشتراکات تفاوتهایی نیز میی‌ابد، امّا رمانتیسم در شعر فارسی و عربی را نباید دقیقاً تابع رمانتیسم اروپا دانست. از این رو، مقالة حاضر تحلیلی است ناظر بر مقایسه و بررسی رگه های مکتب رمانتی سیسم در شعر افسانة نیما یوشیج و قصیدة المساء خلیل مطران به عنوان شاعران آغازگر سنّت سرایش شعر رمانتیک درادبیات معاصر ایران و عرب. در این مقاله سعی شده است تا نحوة گرایش این دو شاعر به اصول و معیارهای مکتب رمانتی سیسم از جمله تخیّل، تصویر پردازی، گرایش به طبیعت، درون گرایی و ... در حوزة واژگان، معانی و شگردهای بلاغی با تکیه بر ویژگیهای مشترک، تفاوتها و اندیشه ها و تمهیدات خاص خود شاعران مورد بررسی قرار گیرد.

الكلمات الرئيسية