دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خلیجفارس- بوشهر- ایران
چکیده
مکتب رمانتيسم در اواخر قرن هجدهم در اروپا و در اوايل قرن بيستم در جهان عرب آغاز شد؛ از طرف دیگر ظهور مکتب رمانتيسم در ايران در اوایل قرن بیستم و همزمان با عصر مشروطه در هنر و ادبيات است. مضامين رمانتيسم در اشعار بسياری از شاعران کويت و ایران نمود پيدا کرده است از میان شاعران معاصر کویت میتوان به فهد العسکر و در ایران نیز به طاهره صفارزاده اشاره کرد. نگارنده در این مقاله بر آن است تا به این سؤال پاسخ دهد که اشعار فهد العسکر و طاهره صفارزاده بیشتر تحت تأثیر کدام گونه از رمانتیسمهای فردی و جامعهگرا است؟ هدف از پژوهش حاضر واکاوی عناصر رمانتيسم در اشعار اين دو شاعر و همچنین بیان دغدغههای مشترک آنان است. از مهمترين نتايج پژوهش حاضر اين است که اشعار صفارزاده بيشتر به رمانتيسم اجتماعی گرايش دارد؛ هرچند دربرخی موارد به رمانتیسم فردی نیز متمایل میشود؛ ولی در اشعار فهد العسکر تمايل به هر دو رمانتيسم فردی و اجتماعی ديده میشود. مهمترین مضامین مشترک رمانتیسم در اشعار این دو شاعر در زمینهٔرمانتیسم فردی میتوان به نوستالژی (تنهایی و دلتنگی، دوری از وطن، مرور خاطرات گذشته) و در زمینۀ رمانتیسم جامعهگرا به آزادیخواهی، امید به آیندۀ روشن، توجّه به ناهنجاريهاي اجتماعي (فساد/ فاصله طبقاتی/ نابرابري) و توجّه به جايگاه زنان اشاره کرد. نگارنده در این مقاله با شيوه استقرايی و توصيفی تحليلی به تحلیل این مضامین در اشعار فهد العسکر و طاهره صفارزاده میپردازد.